معرفی:
کتاب یک شاهزاده هخامنشی نوشتهی دکتر علیرضا شاپور شهبازی، روایتی موشکافانه و خواندنی از زندگی و نقش شاهزادگان هخامنشی در تاریخ پنجمین سده پیش از میلاد ارائه میدهد. این اثر که نخستینبار در دهه ۱۳۵۰ منتشر شده و حالا با ویراست جدید در دسترس قرار گرفته، به زیبایی بسترهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصر هخامنشیان را به تصویر میکشد.
نویسنده در این کتاب با تکیه بر منابع کهن و تحقیقات نوین، داستان شاهزادگانی مانند کوروش کوچک را بازگو میکند؛ شخصیتهایی که با دلاوری، فداکاری و در عین حال پیچیدگیهای سیاسی، نقش مهمی در تحولات آن زمان داشتهاند. زندگی کوروش کوچک، از دوران کودکی تا نبردهای سرنوشتساز او، در کنار روابط خانوادگی و سیاسی دربار هخامنشی، محتوای جذاب و ارزشمند این کتاب را تشکیل میدهد.
آنچه کتاب را جذاب میکند، روایت داستانگونه و زندهای است که خواننده را در فضای تاریخی دوران هخامنشیان غرق میکند. دکتر شهبازی با سبک علمی و دقیق خود، موفق میشود بین مستندات تاریخی و روایت ادبی تعادل برقرار کند و مخاطب را نهتنها با تاریخ آشنا کند، بلکه با ابعاد انسانی و فرهنگی آن دوران نیز ارتباط برقرار کند.
مخاطب هدف:
این کتاب مناسب پژوهشگران تاریخ، علاقهمندان به تمدن هخامنشی و حتی کسانی است که به داستانهای تاریخی جذاب علاقه دارند. مطالعهی این اثر، دریچهای تازه به عصر شکوهمند هخامنشیان باز میکند و درک ما را از آن دورهی مهم تاریخی عمیقتر میسازد.
اگر چه این کتاب زندگینامۀ یکی از نامبرداران تاریخ ما، یعنی کورش جوان (یا کورش کوچک، درگذشت: حدود 401 پیش از میلاد) است، میتوان آن را تاریخی از ایران در سدۀ پنجم پیش از میلاد شمرد، زیرا از رویدادهای آن روزگار و از زدوبندهای سیاسی مردان آن زمان و نیز از عللی که به لشکرکشی و کشته شدن کورش جوان پایان گرفت، سخن میراند. در نوشتن این کتاب هدف اساسی روشن ساختن بخشی از تاریخ ایران و نشان دادن کوششهای پهلوانان این آب و خاک مقدس در نگهداری میراث نیاکان و نیز توصیف اندیشهها و کارهای یکی از نامآوران تَخشای [چالاک] و جهانجوی ایرانی بوده است. مؤلف کتاب، دکتر علیرضا شاپور شهبازی (1385-1321) از باستانشناسان و تاریخنگاران زُبده و استاد فقید ایران باستان در ایران، آلمان و ایالات متحدۀ آمریکا است. ایرانشناس و کتابشناس برجسته، ایرج افشار هنگامی که از درگذشتِ او مطلع شد، در نوشتهای چنین تأکید کرد:
«شهبازی یکی از دانایان ایران بود که روزگار ایران باستان ـ مخصوصاً عصر هخامنشی را نیکو میشناخت و دربارۀ آن دوره، تجربۀ میدانی، دید جهانی و آگاهی وسیع داشت.»